متقین

أُوْلَئِکَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

متقین

أُوْلَئِکَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

متقین

سوره مبارکه بقره :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
الم ﴿۱﴾
ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ ﴿۲﴾
الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ ﴿۳﴾
والَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ ﴿۴﴾
أُوْلَئِکَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵﴾

طبقه بندی موضوعی

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

ریالرآن

«انس با قرآن دلهاى ما را با معارف قرآن آشناتر خواهد کرد. هرچه در دنیاى اسلام کمبود هست، بر اثر دورى از معارف الهى و معارف قرآنى است. قرآن کتاب حکمت است، کتاب علم است، کتاب حیات است. حیات امتها و ملتها در آشنائى با معارف قرآن و عمل به مقتضاى این معارف و عمل به احکام قرآنى است. انسانها اگر طالب عدالتند و از ظلم بیزارند، راه مبارزه‌ى با ظلم را باید از قرآن فرا بگیرند. انسانها اگر طالب علمند و به وسیله‌ى معرفت و آگاهى و علم میخواهند زندگى را رونق ببخشند و راحت و رفاه را براى خودشان تأمین کنند، راهش به وسیله‌ى قرآن نشان داده میشود. انسانها اگر در پى ارتباط با خداى متعال و صفاى معنوى و روحى و آشنائى با مقام قرب الهى هستند، راهش قرآن است.

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

ما در زمانه ای هستیم که نیازمند شناخت و معرفت صحیح به امام(ع) هستیم. در آخرالزمان ماجراها با لیل دنیا بسیار متفاوت است؛ در لیل دنیا بهره بردن از امام(ع) مانند بهره بردن از خورشید پشت ابر بود، اما وقتی اشراق نور رب انجام شود دیگر نمی‌توان با نور خورشید از پشت ابر حرکت کرد. مثال صحنه های دنیا و آخرالزمان مثال برکه و اقیانوس است در برکه آب راکد است، هر چند وقت یک بار یک حرکت بسیار خفیف در آب رخ می‌دهد؛ برای همین رفتن در برکه نیازمند مهارتهای بسیار بالا در شنا کردن نیست. اما در اقیانوس آب بسیار مواج است، بسیار خروشان است، هر لحظه موجی قوی تر از موج قبل می‌آید، در اقیانوس اگر کسی بخواهد شنا کند باید بسیار قهّار و بسیار توانمند باشد. شنا در اقیانوس ابزار می‌خواهد! باید مسلح به ابزار خاص باشیم، اما با تمام توانمندی و تجهیزات هیچ کسی حاضر نیست به آب بزند مگر اینکه با یک ریسمان محکم به یک کشتی متصل باشد.

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

حجاب

مقولۀ «حجاب» مهمترین شاخص فرهنگی جامعه شیعه و زیربنای بسیاری از ارزشهاست. به همین دلیل می بینیم که دشمن تشیع، پس از صدها سال تجربه، تمام همّ و غمش این است که فرهنگ حجاب را از جامعه شیعه حذف کند و فرهنگ غربی را تحمیل کند[1] و اگر موفق به این ماجرا شود، باید فاتحه ارزش ها و فرهنگ های شیعی را خواند. البته باید اعتراف کنیم که دشمن در این ماجرا تا حدّی موفق بوده است. اگر دشمن بتواند فرهنگ جوامع مسلمان را عوض کند و به عنوان مهمترین رکن، حجاب را تحریف کند، راه را برای ورود بسیاری از ضد ارزشها هموار کرده است و اصلاً مقولات منفی، ضد ارزشی و ... در این جوامع خود بخود زاییده می شود. به همین خاطر است که اهل بیت عصمت و طهارت(ع) روی مقولۀ «حجاب» و «رعایت محرم و نامحرمی» بسیار حساس بوده اند. نکته اینجاست که «حجاب» تنها مصونیت برای خانم ها نیست، مصونیت فرهنگی و اخلاقی و ... کل جامعه را تضمین می کند، بستری فراهم می کند برای

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

طبیعت ظهور

در سال 1357 هجری شمسی چه اتفاقی افتاد؟ زمانی که به گفته های خواص و نوشتارهایی که در این زمینه به رشته تحریر در آمده رجوع می کنیم به مطالب بسیار زیادی پیرامون اینکه انقلاب اسلامی چه بود و چگونه اتفاق افتاد بر می خوریم، اما در این بین جملاتی از امام(ره) نقل می شود قریب به این مضمون: «نور خدا در این کشور تجلی کرده است»، «انقلاب ما انفجار نور بود» و ... این جملات ماهیت حقیقی انقلاب اسلامی را به طور کامل و خلاصه و بسیار دقیق و ظریف بیان می کند.

اولین مطلبی که پس از شنیدن یا خواندن این جملات به ذهن خطور می کند

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

تفکر

 بسیاری از افراد هستند که گمان می کنند اهل تفکر و به اصطلاح خودشان متفکر هستند در حالی که هنوز مفهوم صحیح تفکر را نمی دانند، چه برسد به این که متفکر باشند. تفکر نه یعنی توهّم، تفکر نه یعنی خیال بافی، تفکر به معنی ساخته ها و بافته های ذهن ما نیست، اگر این طور بود اکثر انسان ها متفکر بودند و لزومی نداشت خداوند این همه در قرآن انسان را به تفکر فرا بخواند. وقتی لحن خداوند در آیاتی که پیرامون تفکر در قرآن آمده را دنبال می کنیم متوجه می شویم که لحنی حاکی از تعجب است و این که «چرا انسان ها تفکر نمی کنند؟!» تفکر معنا و مفهومی بسیار قیمتی و عمیق باید داشته باشد که خداوند اینقدر مصرّانه انسان ها را به آن فرا می خواند. اما وقتی نگاه می کنیم در میان این همه انسان، تنها عده اندکی اهل تفکر، آنگونه که مد نظر خداوند است می باشند. تعداد اندکی از انسان ها این مقولۀ بسیار قیمتی در نظام خداوندی را دنبال می کنند.

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

زهرا س

مقدمه

خداوند در عالم نظام متقن و دقیقی را قرار داده است که می توان از آن به نظام توحیدی تعبیر کرد. در این راستا با استعدادترین و با قابلیت ترین مخلوقات خویش یعنی انسان را یله و رها خلق نکرده و انسان باید با قرار گرفتن در جایگاه خود در این نظام، باعث به ثمر نشستن این قابلیتها شود. مقدمه مهم برای این منظور، فهم صحیح و داشتن معرفتی کارآمد نسبت به این نظام است و خداوند برای اینکه انسان بتواند این فهم و این معرفت را بدست آورد نعمت آیات را قرار داده است. با توجه به آیات است که انسان متوجه صاحب وخالق آیات و همچنین منظور او از این آیات می شود.

حدیث کساء آیه ای در نظام خداوندی

آیات در عالم از مجرای خوبان واقع می شود و آقا رسول الله(ص) به عنوان سر سلسلۀ خوبان مجرای بهترین، زیباترین و دقیق‌ترین آیات است. از جمله مهمترین آیات جاری شده که به فهم و کسب معرفت ما کمک می کند آیه عظیم و زیبای حدیث کساء است.

واقعه حدیث کساء

ماجرای حدیث کساء چنین است 

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

مقدمه:

وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ َلأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی لَشَدیدٌ[1]

واقعاً مفهوم شکر در نظام خداوندی چیست و شاکر به چه کسی گفته می‌شود؟! چرا خداوند اکثر مردم را کافر نسبت به نعمات خطاب می‌کند؟ آیا به صرف الحمدلله گفتن، شکر یک نعمت را بجا آورده‌ایم؟! چگونه شکر یک نعمت را بجا بیاوریم؟ چرا باید شکر یک نعمت را بجا بیاوریم؟ عوامل و موانع این ماجرا کدامند؟ اگر شکر، رفتار در قبال یک نعمت است بالاترین رفتار در قبال نعمات خداوندی چیست؟ جایگاه شکر در نظام خداوندی چیست و جایگاه شاکر کجاست؟ اینها سؤالاتی است که در این راستا می‌خواهیم به آن بپردازیم.

شاکرین.

بیاییم این ماجرا را با این

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

در بخش قبل مطرح کردیم که طبق آیۀ «وَ یُحِقُّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ» و طبق نص صریح قرآن که حضرت عیسی(ع) را یک کلمه و حتی در اوج کلمات معرفی می‌کند حضور ایشان در ماجرای آخرالزمان امری حتمی و الزامی است. اما اینجا به دو نکتۀ ظریف اشاره کنیم تا بفهمیم در کجا قرار گرفته‌ایم و چه وظیفه‌ای داریم؟ اول اینکه خداوند در قرآن بسیار به ماجرای انبیاء و رسولان(ع) می‌پردازد و گل سر سبد این بزرگواران را با عنوان اولو العزم معرفی می‌کند! شما یک نظام آموزشی را تصور کنید که در آن باهوش‌ترین افراد را با عنوان تیزهوش‌ترین بارها معرفی می‌کنند و به بهانه‌های مختلف به آنها جوایزی می‌دهند. این صرفاً به این جهت نیست که آن افراد مطرح بشوند یا جایزه‌ای بگیرند، مربیان آن نظام آموزشی در پس پرده این ماجرا می‌خواهند بقیۀ دانش آموزان را هم به این سمت دعوت، ترغیب و تشویق کنند! خداوند در نظام تربیتیش سعی 

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

رجبیون

امام صادق(ع) در ابتدای دعای ماه رجب به ما یاد می دهند که اینطور خدا را بخوانید: «یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْر» اى که براى هر خیرى به او امید دارم و در اواسط دعا اینگونه می خوانیم: «اَعْطِنى بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَة»  به من به خاطر درخواستى که از تو کردم همه خیر دنیا و همه  خیر آخرت را عطا کن؛ اما براستی این «خَیْر» در این دعا به چه معنی است؟ چرا در این دعا اینقدر پررنگ است؟

دعای رجبیه فضایی برای تزکیه و آماده شدن برای ماه میهمانی خداوند یعنی ماه مبارک رمضان است. می توان اینگونه گفت که منظور از «خَیْر» در این دعا، امام زمان (عج) است که ما امید داریم خداوند متعال این خیر را به ما بدهد که هم خیر در دنیاست و هم خیر آخرت در آن است دلایلی برای این مطلب وجود دارد که در حدّ توان مطرح می نماییم:

1- خداوند می فرماید:  بَقِیَّتُ اللّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین[1] بقیت الله برایتان خیر است اگر ایمان داشته باشید. در حدیثی از  امام باقر(ع) نقل هست که می فرمایند:

« هنگامیکه مهدی(عج) خروج می کند، به کعبه تکیه می دهد و 313 نفر به گرد او جمع می شوند و اولین چیزی که می گوید این آیه است که: «بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» سپس می گوید: «منم بقیه الله در زمینش و خلیفه اش و حجتش بر شما، مسلمانی به او سلام نمی دهد مگر اینکه می گوید: سلام بر تو ای بقیه الله در زمینش[2]»

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

مقدمه

«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسی بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیّامِ اللّهِ إِنَّ فی ذلِکَ َلآیاتٍ لِکُلِّ صَبّارٍ شَکُورٍ»

ما موسی(ع) را با نشانه‌هایی به سمت قومش فرستادیم تا قومش را از ظلمات به سمت نور حرکت بدهد و بعد از آن که در نور قرار گرفتند آنها را به ایام الله تذکر بدهد! وقتی به احادیث مراجعه می‌شود ایام الله ثلاثه مطرح می‌شوند؛ یوم الله رجعت، یوم الله ظهور و یوم الله قیامت! خُب یوم الله رجعت یکی از ایامی است که حضرت موسی اولوالعزم با آن همه آیه و نشانه مأمور به تذکر آن شده است، آن هم بعد از اینکه قومش را در نور قرار می‌دهد! خُب یوم الله رجعت یکی از ایامی است که خداوند در چند هزار سال پیش به حضرت موسی(ع) می‌فرمایند که به قومشان تذکر بدهد ولی متأسفانه ما خیلی نزدیک به این ماجرا هستیم و در اوج غفلت! این موضوع ما را بر آن داشت که در حد توان ناچیزمان به این موضوع بپردازیم. در این راستا یکی از مقولاتی که طبق آیات و احادیث زیادی در این ماجرا پررنگ است نزول یا رجعت حضرت عیسی(ع) در آخرالزمان است.  

نزول یا رجعت حضرت عیسی(ع) در آخرالزمان.

إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسیحُ عیسَی ابْنُ مَرْیَمَ وَجیهًا فِی الدُّنْیا وَ اْلآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبینَ

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

با توکل به خدا در این مقاله قصد داریم با توجه به دلایل قرآنی، به وعده خداوند نسبت به رجعت حضرت عیسی(ع) نکاتی را عرض کنیم. عیسی (ع) چهارمین اوالعزم من الرسول هستند و از لحاظ شان بعد از رسول الله(ص) بالاترین شان را در میان انبیاء و رسل دارند و در اعتقاد شیعه به عنوان فرمانده لشگر ظهور امام زمان (ع) جایگاه بسیار والایی نزد شیعه دارد. در ابتدا از آیات 45و 46 سوره آل عمران وارد موضوع می شویم.

«إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسیحُ عیسَی ابْنُ مَرْیَمَ وَجیهًا فِی الدُّنْیا وَ اْلآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبینَ». (آل عمران45)

«(به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: «ای مریم! خداوند تو را به کلمه‏ای [= وجود باعظمتی] از طرف خودش بشارت می‏دهد که نامش «مسیح، عیسی پسر مریم» است؛ در حالی که در این جهان و جهان دیگر، صاحب شخصیّت خواهد بود؛ و از مقرّبان (الهی) است».

«وَ یُکَلِّمُ النّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کَهْلاً وَ مِنَ الصّالِحینَ». (آل عمران46)

«و با مردم، در گاهواره و در حالت کهولت سخن خواهد گفت؛ و از شایستگان است».