متقین

أُوْلَئِکَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

متقین

أُوْلَئِکَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

متقین

سوره مبارکه بقره :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
الم ﴿۱﴾
ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ ﴿۲﴾
الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ ﴿۳﴾
والَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ ﴿۴﴾
أُوْلَئِکَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵﴾

طبقه بندی موضوعی

۱۰ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ ﴿۱۰۷ صافات﴾

آیا حضرت ابراهیم علیه السلام خواب معمولی دیدند و تصمیم گرفتند اسماعیل خود را قربانی کنند؟!

چه ماجرایی! را دیدند؟ چه قربانی عظیمی!! را دیدند که خواستند جلوی آن را بگیرند و حاضر به قربانی اسماعیل خود شدند.

ما انسانها بویژه محبین اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین در عید قربان باید چه کنیم؟! چرا این روز عید! محسوب می شود؟!

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

 

3- به سمت فرهنگ های مهدوی(عج) حرکت کنیم

الف) زن؛ جلوۀ کوچکی از فاطمه زهرا(س) است

ب) ازدواج به هنگام؛ سن مناسب ازدواج

ج) تعدد زوجات، ازدواج موقت و ...

نگاه ما به مرد، حقوق و نیازهای او نیز باید اصلاح گردد. خداوند مرد را بگونه ای خلق نموده و نیازهایی در وجود او قرار داده که لازم است بصورت صحیح و الهی شناخته شده و برآورده شود و خیلی از خلأهای وجودی او پر شود. مثلاً خداوند در آیه سوم سورۀ نساء می فرماید: «فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنی وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ»؛ با زنان پاک ازدواج نمائید، دو یا سه یا چهار همسر.[1] «تعدد زوجات» موضوع مهمی است که خداوند در قرآن به صراحت بیان فرموده و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) عامل به آن بوده اند؛ مثلاً آقا رسول الله(ص) چند همسر داشتند، مولا امیرالمؤمنین(ع) همسران متعددی داشتند و ... .[2] چرا این موضوع در جامعه ما و در نگاه ما «منفی» است و آن را نمی پسندیم؟ اگر این موضوع خوب نیست چرا خدا که خالق ماست می فرماید:

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

 در این مقاله کوتاه می خواهیم به تبیین یکی دیگر از برنامه ها و حکمت های خداوند در نظام عالم و اینکه چرا خداوند دارد اینگونه برنامه های خود را در سیر الیه راجعون جلو می برد بپردازیم تا به واسطه این تبیین، ایمانی صحیح نسبت به برنامه های ملک خداوند در عالم و اینکه تمام برنامه های خداوند در راستای برپایی ملک عظیم اهلبیت(علیهم السلام) بوده است داشته باشیم. همه ما زمانی که به حرم مطهر امام رضا(ع) می رویم و می خواهیم خدمت آقا سلام بدهیم می گوییم(السلام علیک یا غریب الغربا). چرا ایشان غریب الغربا هستند؟ اگر بگوییم به خاطر این بوده که ایشان از مدینه به طوس سفر کردند و از شهر و دیار خود دور افتادند؟ خب، امام حسین(ع) هم از مدینه به سمت کربلا آمدند چرا به ایشان غریب الغربا نمی گوییم؟

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

 3- به سمت فرهنگ های مهدوی(عج) حرکت کنیم

علاوه بر دو گام قبلی، یکسری فرهنگ ها نیز باید اصلاح و در جامعه ما پیاده شود که تحت عنوان گام سوم به آن می پردازیم. خداوند در آیه 181 سوره اعراف می‌فرماید: «وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ»؛[1] یعنی از میان کسانی که آفریده‏ایم، جماعتی هستند که مردم را به حق هدایت می‌کنند و و سعی می‌کنند همه چیز را یا همة افراد را در جایگاه‌های حقّی که خدا برای آنها در نظر گرفته قرار بدهند. بزرگترین مصداق حق «ظهور امام زمان(عج)» هست که اگر خورشید وجود ایشان طلوع کند همه تاریکی ها از بین خواهد رفت. این موضوع قرآنی، فضای کلی فکری و فرهنگی ما و جامعه ما باید باشد. یعنی اگر در جامعه ما تاریکی موج می زند، اگر در جامعه ما ظلم و فساد و جرم و جنایت و بدحجابی و ... فراوان است و همه از این موضوع ناراحتیم، راه چاره این است که

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

ریالرآن

«انس با قرآن دلهاى ما را با معارف قرآن آشناتر خواهد کرد. هرچه در دنیاى اسلام کمبود هست، بر اثر دورى از معارف الهى و معارف قرآنى است. قرآن کتاب حکمت است، کتاب علم است، کتاب حیات است. حیات امتها و ملتها در آشنائى با معارف قرآن و عمل به مقتضاى این معارف و عمل به احکام قرآنى است. انسانها اگر طالب عدالتند و از ظلم بیزارند، راه مبارزه‌ى با ظلم را باید از قرآن فرا بگیرند. انسانها اگر طالب علمند و به وسیله‌ى معرفت و آگاهى و علم میخواهند زندگى را رونق ببخشند و راحت و رفاه را براى خودشان تأمین کنند، راهش به وسیله‌ى قرآن نشان داده میشود. انسانها اگر در پى ارتباط با خداى متعال و صفاى معنوى و روحى و آشنائى با مقام قرب الهى هستند، راهش قرآن است.

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

1- راه نجات جامعه از فساد این است که در خانواده با «شادی، با زیبایی و با عشق» رفتار کنیم

گام اول «محبت» است. از مهمترین شاخصه های اخلاقی - اجتماعی در رفتار و فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت(ع) «محبّت» است. اهل بیت(ع) منبع و معدن «محبت» هستند حتی در حق برخی جاهلانی که به ایشان جفا می کردند. به عنوان نمونه شما رفتار سید ما رسول الله(ص) را ببینید که ایشان در قبال عالم و آدم و بخصوص در قبال فرزندان و همسرانشان و جامعۀ گرفتار جاهلیت آن زمان، چگونه با محبت رفتار می کردند، تا حدی که خداوند وقتی می خواهد ایشان را در دو واژه معرفی کند می فرماید: «رَحْمَةً لِلْعالَمین».[1]

اگر حقیقتاً نگاه کنیم، خواهیم دید که

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

ما در زمانه ای هستیم که نیازمند شناخت و معرفت صحیح به امام(ع) هستیم. در آخرالزمان ماجراها با لیل دنیا بسیار متفاوت است؛ در لیل دنیا بهره بردن از امام(ع) مانند بهره بردن از خورشید پشت ابر بود، اما وقتی اشراق نور رب انجام شود دیگر نمی‌توان با نور خورشید از پشت ابر حرکت کرد. مثال صحنه های دنیا و آخرالزمان مثال برکه و اقیانوس است در برکه آب راکد است، هر چند وقت یک بار یک حرکت بسیار خفیف در آب رخ می‌دهد؛ برای همین رفتن در برکه نیازمند مهارتهای بسیار بالا در شنا کردن نیست. اما در اقیانوس آب بسیار مواج است، بسیار خروشان است، هر لحظه موجی قوی تر از موج قبل می‌آید، در اقیانوس اگر کسی بخواهد شنا کند باید بسیار قهّار و بسیار توانمند باشد. شنا در اقیانوس ابزار می‌خواهد! باید مسلح به ابزار خاص باشیم، اما با تمام توانمندی و تجهیزات هیچ کسی حاضر نیست به آب بزند مگر اینکه با یک ریسمان محکم به یک کشتی متصل باشد.

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

حجاب

مقولۀ «حجاب» مهمترین شاخص فرهنگی جامعه شیعه و زیربنای بسیاری از ارزشهاست. به همین دلیل می بینیم که دشمن تشیع، پس از صدها سال تجربه، تمام همّ و غمش این است که فرهنگ حجاب را از جامعه شیعه حذف کند و فرهنگ غربی را تحمیل کند[1] و اگر موفق به این ماجرا شود، باید فاتحه ارزش ها و فرهنگ های شیعی را خواند. البته باید اعتراف کنیم که دشمن در این ماجرا تا حدّی موفق بوده است. اگر دشمن بتواند فرهنگ جوامع مسلمان را عوض کند و به عنوان مهمترین رکن، حجاب را تحریف کند، راه را برای ورود بسیاری از ضد ارزشها هموار کرده است و اصلاً مقولات منفی، ضد ارزشی و ... در این جوامع خود بخود زاییده می شود. به همین خاطر است که اهل بیت عصمت و طهارت(ع) روی مقولۀ «حجاب» و «رعایت محرم و نامحرمی» بسیار حساس بوده اند. نکته اینجاست که «حجاب» تنها مصونیت برای خانم ها نیست، مصونیت فرهنگی و اخلاقی و ... کل جامعه را تضمین می کند، بستری فراهم می کند برای

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

طبیعت ظهور

در سال 1357 هجری شمسی چه اتفاقی افتاد؟ زمانی که به گفته های خواص و نوشتارهایی که در این زمینه به رشته تحریر در آمده رجوع می کنیم به مطالب بسیار زیادی پیرامون اینکه انقلاب اسلامی چه بود و چگونه اتفاق افتاد بر می خوریم، اما در این بین جملاتی از امام(ره) نقل می شود قریب به این مضمون: «نور خدا در این کشور تجلی کرده است»، «انقلاب ما انفجار نور بود» و ... این جملات ماهیت حقیقی انقلاب اسلامی را به طور کامل و خلاصه و بسیار دقیق و ظریف بیان می کند.

اولین مطلبی که پس از شنیدن یا خواندن این جملات به ذهن خطور می کند

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

تفکر

 بسیاری از افراد هستند که گمان می کنند اهل تفکر و به اصطلاح خودشان متفکر هستند در حالی که هنوز مفهوم صحیح تفکر را نمی دانند، چه برسد به این که متفکر باشند. تفکر نه یعنی توهّم، تفکر نه یعنی خیال بافی، تفکر به معنی ساخته ها و بافته های ذهن ما نیست، اگر این طور بود اکثر انسان ها متفکر بودند و لزومی نداشت خداوند این همه در قرآن انسان را به تفکر فرا بخواند. وقتی لحن خداوند در آیاتی که پیرامون تفکر در قرآن آمده را دنبال می کنیم متوجه می شویم که لحنی حاکی از تعجب است و این که «چرا انسان ها تفکر نمی کنند؟!» تفکر معنا و مفهومی بسیار قیمتی و عمیق باید داشته باشد که خداوند اینقدر مصرّانه انسان ها را به آن فرا می خواند. اما وقتی نگاه می کنیم در میان این همه انسان، تنها عده اندکی اهل تفکر، آنگونه که مد نظر خداوند است می باشند. تعداد اندکی از انسان ها این مقولۀ بسیار قیمتی در نظام خداوندی را دنبال می کنند.